پروپوزال بررسی تفاوت اثر دو روش آموزش تقویت بر یادگیری مطالب راجع به بازیافت زباله و نظافت شهری در دانشآموزان پسر دبیرستان
بررسی تفاوت اثر دو روش آموزش تقویت بر یادگیری
مقدمه
بازیافت زباله یکی از این موارد عام المنفعه است که نقش مهمی در اداره امور شهرها و حفظ بهداشت عمومی ایفا میکند. در شهرهای بزرگ امروزی سرانه تولید زباله در سطحی است که عدم بازیافت آن یک مشکل جدی برای سلامت شهروندان ایجاد میکند. از این رو تشویق شهروندان به انجام بازیافت از منازل خود اقدامی جدی برای حفظ سلامت شهروندان تلقی میشود. با این حال چگونگی رواج این رفتار میان شهروندان خود یک مسئله جدی تلقی میشود. رفتار مشارکت در بازیافت یک عمل غریزی نیست، بلکه نیازمند آموزش و برنامه ریزی بلند مدت است.این در حالی است که معمولأ انسانها به اهداف کوتاه مدت علاقه بیشتری نشان میدهند و در رسیدن به آنها پیگیرترند و از این رو اجرای برنامه ریزی بازیافتی با اجرای هماهنگ آموزش رفتار بازیافتی امکان پذیر است
بیان مسئله تحقیق
به دلیل این که معمولأ افراد اولویت کمتری برای اموری که منفعت شخصی ندارند قائلند و کمتر حاضر به صرف وقت برای توجه و یادگیری مسائل مربوط به این امور هستند، آموزشهای مربوط به مسائل اجتماعی باید برانگیزنده باشند و بتوانند در کوتاه ترین زمان ممکن، بیشترین اطلاعات را به شکل موثر به افراد منتقل کنند. به علاوه برای این که از هزینههای مربوط به این آموزشها و تبلیغات بکاهیم، بهتر است راه هایی برای مؤثرتر کردن آموزش های مربوط به امور اجتماعی بیابیم. امر بازیافت زباله یکی از مسائلی است که در سالیان اخیر مورد توجه متولیان امور شهری قرار گرفته است. حجم زیاد زبالهها در شهر تهران نمونهای از مشکلاتی است که گریبانگیر این کلان شهر شده است و حل آن صرفأ با همکاری مردم در امر تفکیک زبالهها و کمک به بازیافت آن ها امکانپذیر است. برای برقراری این همکاری آموزشهای اجتماعی چه از طریق رسانهها و چه در سطح شهر و به ویژه از طریق مدارس و آموزش کودکان اجرا شده است تا مردم را نسبت به ضرورت این امر و منافع آن آگاه کند و شیوههای درست کمک به امر بازیافت را به آن ها نشان دهد.از دید شاکلفورد[1](2006) فشار اجتماعی بهترین راهکار برای افزایش مشارکت اجتماعی در بازیافت زباله است. با این حال این فشار اجتماعی در گروه هایی با حجم 50 تا 150 نفر مفید است، نه در اجتماعات میلیونی، مانند شهرهای کلان. همچنین مشکلی که در سر راه سنجش میزان موفقیت در آموزش این رفتارها این است که رفتار فردی بازیافتی در اجتماع قابل مشاهده نیست و بازتاب عینی ندارد
چهارچوب مفهومی پژوهش
چهارچوب مفهومی پژوهش، ترسیم روابط میان متغیرهای شکل دهنده پژوهش است. در این چهارچوب باید هر یک از متغیرهایی که در پژوهش مورد دستکاری قرار میگیرند (متغیر مستقل) و متغیرهایی که با دستکاری متغیرهای مستقل بررسی و سنجیده میشوند (متغیرهای وابسته) و نیز متغیرهایی که میتوانند در نتیجه تأثیرگذار باشند (متغیرهای مزاحم) شناسایی و به تصویر کشیده میشوند. سپس روابط میان آن ها به شکلی که مورد سنجش و اندازهگیری قرار میگیرد بیان میگردد.
ادبیات و پیشینه پژوهش
دانشمندان راه های گوناگونی را برای یادگیری بیان کرده اند. تقویت مثبت و منفی از جمله راه هایی اند که امروزه به عنوان روش های یادگیری و محرک های مناسب برای تغییر رفتار استفاده می شوند. در ادامه به تعریف این دو تقویت پرداخته می شود.
تقویت مثبت
در شرطی سازی کنشگر، بعد از رفتار، محرک یا رویدادی ارایه میشود که نتیجه آن افزایش رفتار مورد نظر است. به ارایه کردن محرکی که باعث افزایش رفتار مورد نظر می شود “تقویت مثبت” به این محرک یا رویداد “محرک تقویت کننده مثبت” گویند. مثلا ارئه غذا به حیوا ن گرسنه ای که رفتار مطلوب آزمایشگر را انجام داده است یا توجه و تشویق معلم بعد از این که دانش آموز رفتار مطلوبی را انجام داد تقویت کننده های مثبت محسوب می شوند در شرطی سازی کنشگر، دریافت تقویت کننده، به انجام دادن رفتار از سوی آزمون شونده وابسته است مثلا دریافت غذا بستگی به این دارد که حیوان رفتار مطلوب را انجام دهد و توجه معلم هم بستگی به رفتار مطلوب دانش آموز دارد.