پروپوزال مقدمات حکمت و کاربرد آن در فقه و حقوق
مقدمات حکمت و کاربرد آن در فقه و حقوق
مقدمه
دانش فقه راه رسیدن به احکام عملی شریعت را هموار میکند و فقه اسلامی مجموعه عظیمی است از قوانین و پیشنهادهای سازنده الهی برای همه شئونات فردی و اجتماعی بشر که از کوچکترین مسائل تا بزرگترین معضلات سیاسی و اجتماعی، رهنمون دارد. این مجموعه دقیق و عمیق در گنجینه پر بار کتاب و سنت دفین بود که پس از رحلت پیامبر (ص) ، فقها در کشف این گنج پنهان کوشیدند و روز به روز به تازهتر از تازه دست یافتند و بر این یافتهها افزودند تا به امروز که مجموعه پر بار حقوقی اسلام را به نام فقه، فرا روی ما قرار دادند.
بیگمان مجموعهای چنین دقیق و عمیق را اصولی متقن باید، پس به زودی دانشی بنام اصول فقه پا گرفت و این اصول راه تفرّع و تشعّب فقه را باز کرده و آن را در بستر زمان و مکان که مؤثرترین عناصر تکامل قوانین است، بسط و توسعهای شگرف داد
. شرح و بیان مسأله
یکی از مباحث مهم اصولی در مبحث الفاظ، مطلق و مقید است که این اطلاق و تقیید آثار و ثمرات فقهی، حقوقی و عرفی فراوانی دارد و بر هر یک از این دو عنوان ثمرات جداگانهای بار میشود. از این جهت اصولیان از زاویه خاصی به الفاظ قرآن و سنت که در زمره ادلّه شرعی لفظی قرار دارند، نگریستهاند.
فایده بحث از اطلاق و تقیید منحصر به علم فقه نیست، بلکه میتوان از آن در تجزیه و تحلیل هر کلام و کشف مقصود هر متکلم به کار گرفت. اگر در گفتوگوها و روابط لفظی مردم دقت کنیم در مییابیم که مقصود خود را گاه مطلق و آزاد بیان میکنند و گاهی به صورت مقید و همراه با قید ارائه میکنند. این روش در نصوص و متون فقهی و حقوقی نیز به کار میرود. در این میان گاهی متون و مفهوم کلام و قانون روشن و دقیق و گویا نیست و شنونده و حقوقدان در مواجهه با سخنان و یا هر یک از مواد قانونی برای درک صحیح مدلول حقیقی الفاظ و مصوّبات نیاز به ابزار و روشهایی دارد تا به کمک آنها هدف واقعی گوینده و مقنن را کشف نماید. در مواردی که متکلم با قرینهای لفظی به مخاطب میفهماند که قید خاصی در مراد وی دخالت ندارد، نیازی به استفاده از قرائن خارجی برای اطلاق کلام او نیست. اما در موارد دیگر چون به عقیده بسیاری از علمای اصول لفظ مطلق دلالت وضعی بر اطلاق ندارد برای استفاده اطلاق از یک لفظ باید به قرائن خارجی تمسک جست. مهمترین قرائن خارجی، مقدمات حکمت است. بنابراین بررسی مقدمات حکمت و کاربرد آن در فقه و حقوق موضوعه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
. اهمیت و ضرورت تحقیق
پیدایش علم اصول فقه وگسترش آن در اثر احساس نیاز فقیهان در عرصه استنباط احکام شرعی بود. بیشک هرکس میخواهد به قلمرو استنباط احکام شرعی راه یابد میبایست با قواعد و مسائل اصول فقه آشنایی داشته باشد. یکی از مباحث و قواعد مطرح در علم اصول فقه اصالۀ الاطلاق میباشد و کسی که میخواهد احکام فقهی را به درستی استباط کند، ناچار از شناخت چنین قواعدی است. کاربرد این اصول در فقه و حقوق میتواند به فهم مسائل فقهی و حقوقی کمک شایانی بکند. بنابراین انجام چنین پژوهشی ضرورت خود را مییابد.
مطلق
اطلاق در لغت به معنی رهایی و ارسال و شیوع میباشد.[1] و در اصطلاح، بنابر تعریف مشهوری که علمای اصول از قدیمالایام بیان کردهاند، عبارت است از: «لفظی که بر شیوع در جنس خود دلالت دارد»[2] مانند لفظ انسان، جرم،کیفر و… . همچنین در اصطلاح حقوقی نیز همین معنا یافت میشود، به طوریکه برخی نوشتهاند، مطلق لفظی است که در قانون به کار رفته و دلالت بر ماهیت و گوهر چیزی کند بدون اینکه به همه یا بعضی از نمونههای آن توجه داشته باشد.
[